نهضت مردم ایران برای دستیابی به استقلال و آزادی و مردمسالاری با نهضت مشروطه آغاز شد و با نهضت ملی شدن صنعت نفت تداوم یافت. پس از کودتای ۲۸ مرداد مدتی در رکود به سر برد و بار دیگر در سال های منتهی به انقلاب ۵۷ به اوج خود رسید و البته هنوز هم ادامه دارد. در این میان تاسیس جمهوری اسلامی یک نقطه عطف در این نهضت بود چرا که مقتضیات نهضت با نظام متفاوت است و گاهی مصالح نظام در برابر نهضت قرار می گیرد.
لذا واجب است که همواره نهضت را به عنوان سنجه و قطب نمای نظام در نظر بگیریم و در آغاز گام دوم انقلاب خطاهای احتمالی نظام برآمده از این انقلاب را تصحیح کنیم. آنجا که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب فرموده اند: " بیشک فاصلهی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدان های آرمانخواه را عذاب داده و می دهد؛ " مویدی بر لزوم توجه به "بایدها" و "فاصله بایدها از واقعیت ها" است که به زعم نگارنده این باید ها و فاصله ها را باید در فاصله گرفتن نظام از نهضت جستجو کرد.
لذا در این مقال تلاش می کنم مبانی نهضت مردم ایران را از دید رهبران و معماران آن و صد البته میثاق ملی بر آمده از آن یعنی قانون اساسی تبیین کنم.
بی شک مهمترین منابع برای بررسی مبانی نهضت انقلابی ایران شعارها و مطالبات مردم در سال های نهضت و سخنان رهبران آن در سال های پیش از انقلاب اسلامی خواهد بود.
تمام حرف نگارنه این است که نظام را باید با قطبنمای نهضت سنجید و هر جا نظام از نهضت و شعارهای آن فاصله گرفت باید آن را تصحیح کرد.
منبع این نهضت نیز شعارها و مطالبات مردم در زمان انقلاب، سخنان امام خمینی در نجف و پاریس یعنی پیش از تاسیس نظام؛ و نیز مقدمه قانون اساسی و فصل حقوق ملت در این قانون است. از دیگر منابع نهضت می توان به اندیشه های شهید علامه مطهری و شهید دکتر بهشتی رئیس خبرگان قانون اساسی و شهید امام موسی صدر پیشتاز استکبارستیزی و ایضا اندیشه های ایت الله طالقانی ابوذر زمان از موسسین انجمن های اسلامی اشاره کرد. مبانی مشروطه و نهضت ملی نیز نباید از نظر دور بماند.
به گزارش خبرگزاری ها بیش از ۱۲۰ مصاحبه توسط خبرنگاران خارجی با امام خمینی(ره) در نجف، نوفللوشاتو و قم در سال 1357 در مورد نقش روحانیت، حقوق زنان، حق تعیین سرنوشت، آزادی های مردم در حکومت و ماهیت جمهوری اسلامی و ... انجام گرفته است که باید مورد بازخوانی و رجوع قرار بگیرد. در این راستا می توان به جمله ای از حضرت امام اکتفا کرد که فرمودند: "منظور از جمهوری به همان معنایی است که همه جا هست..." (البته با تکیه بر اسلام)
همچنین اندیشه ها و سیره عملی شهید بهشتی که در دوران ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی فراتر از یک ناظم یا اداره کننده بلکه به شکل یک راهبر در تدوین بسیاری از اصول این میثاق ملی نقش داشته است و جلوی بسیاری از انحرافات و افراط و تفریط ها ایستاده است از منابع دیگر نهضت به شمار می رود. نقش بی بدیل ایشان در دفاع از آزادی های مشروع مردم و حمایت های بی نظیر آن شهید بزرگوار از فقرا بی نظیر و قابل تامل است. در این زمینه می توان به کتاب ارزشمند حجت الاسلام سروش محلاتی با عنوان " بازگشت از بهشتی ؛ بازگشت به بهشتی " در تبیین انحرافات پس از شهادت آن شهید بزرگوار و لزوم بازگشت به مسیر ترسیم شده توسط ایشان رجوع کرد.
اصل ۴۳ قانون اساسی برای تامین نیازهای اساسی و اشتغال کامل احاد ملت که با ابتکار شهید بهشتی در قانون اساسی قرار گرفت موید این جمله این شهید بزگوار است که: مادام که در جامعه ای گرسنه و لرزان از سرما وجود دارد، سر تا پای آن جامعه را هم که با قرآن بپوشانید، باز لجن است!!!
همچنین در شناخت اندیشه های امام موسی صدر به عنوان پیشتاز استکبارستیزی نیز به مصاحبه خبرگزاری ایرنا با «حسین آجرلو» كارشناس و پژوهشگر مسایل خاورمیانه ارجاع میدهم. آنجا که می گوید: "یكی از ویژگی های اصلی وی این بود كه نگاه خاصی به دین داشت و برخلاف بسیاری از افرادی كه انسان را در خدمت دین می پنداشتند، این مقوله را در خدمت انسان می دانست و همین مساله سبب شد تا این بزرگمرد نسبت به دیگر ادیان دیدگاه مثبتی داشته باشد. امام موسی صدر جمله مشهوری دارد مبنی بر اینكه «دین برای خدمت به انسان آمده است». این عوامل موجب شد تا این عالم اندیشمند به گفت و گو با افرادی كه به دین های مختلف گرایش داشتند، بپردازد و در امر تقریب مذهب ها نقش مهمی ایفا كند، این از ویژگی خاص وی در این زمینه بود كه همگان باید در هر دینی به انسانیت نزدیك شوند. به این دلیل این رهبر شیعیان در راه ایجاد تفاهم و نزدیكی میان مذهب ها بسیار همت گماشت. به یقین اندیشه های وی هنوز هم راهگشای مردم به شمار می رود و با شیوه ای كه او در بحث های مقاومت در لبنان ایجاد كرد، بیشترین ضربه را به رژیم صهیونیستی وارد آورد
و در زمینه تعامل با كشورهای اسلامی با اندیشه های هوشیارانه خویش برای از میان بردن دشمنی ها، توانست الگویی والا در سیاست خارجی محسوب شود و با مطرح كردن بحث وحدت جهان اسلام و گفت و گوی ادیان نماد بسیار مناسبی برای یكپارچگی اسلامی و ادیان الهی شد و اگر اكنون اندیشه های امام موسی صدر در دانشگاه ها آموزش داده شود، می تواند برطرف كننده مسایل امروز جهان اسلام به ویژه گروه های تفكیری باشد. علاوه بر آن باید دانست، این روحانی مبارز در زمینه سیاست های داخلی ایران همواره به عنوان یك میانجی سیاسی عمل می كرد"
بی شک ابتکار گفتگوی تمدن ها از سوی سید محمد خاتمی نیز ریشه در قرابت و شناخت عمیق ایشان از اندیشه های امام موسی صدر دارد.
نقل این عبارت از حجت الاسلام داوود فیرحی نیز در شناخت اندیشه های ایشان مهم است:
"امام صدر معتقد است دین درست را باید از میوهاش شناخت، نه از استدلالهای کلامی و می گوید وقتی که دین میوهای داد، مثلا انسانهای بیسواد باسواد شدند، افراد بینظم، با نظم شدند، فقر کم شد، بیاخلاقی کم شد، آن وقت میگوییم دین این جامعه درست است"
آیت الله طالقانی نیز که اولین امام جمعه تهران پس از اتقلاب و ملقب به ابوذر زمان است نقش بی بدیلی در رهبری نهضت ایران پیش و پس از انقلاب در فاصله کودتای ۲۸ مرداد تا پیروزی انقلاب اسلامی در بین ملی مذهبی ها و تحصیل کردگان و حتی عامه مردم داشته است و انجمن های اسلامی صالحه باقیه آن فقید بزرگوار است که مرگ او با شائبه های زیادی مواجه بوده است.
آیت الله طالقانی برای ایجاد جامعه ای به دور از جنگ و خونریزی و دارای امنیت و عدالت در گستره جهان اسلام و در نهایت جهان بشریت، به همفکری و مشورت علما و اندیشمندان اسلامی می پرداخت. وی در این راستا در طول دهه 1330 به همراه عده ای از علما در کنگره شعوب المسلمین کراچی شرکت کرد و در کنگره بین المللی قدس که همه ساله از نیمه دوم دهه 30 در بیت المقدس تشکیل می شد، حضور داشت و در سال 1338 به نمایندگی از آیت الله بروجردی برای شرکت در کنگره اسلامی دارالتقریب در قاهره به کشور مصر رفت و پیام آقای بروجردی را به شیخ شلتوت رئیس الازهر رساند... مهم ترین و بهترین منبعی که می توان در باره اندیشه سیاسی طالقانی در آن به کاوش و جستجو پرداخت، علاوه بر «پرتوی از قرآن » و کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله » نائینی است که با شرح و مقدمه ایشان به چاپ رسیده است. از دیدگاه طالقانی، کتاب آیت الله نائینی گذشته از این که در زمان و شرایط خاص (دوران مشروطه خواهی) نگاشته شده است، حکومت و نظام سیاسی را از نظرگاه شیعه بخوبی بیان کرده است. این کتاب نه تنها برای دولتمردان، عوام الناس بلکه برای خواص (علمای حوزه و دانشگاه) نیز مفید خواهد بود/به نقل از پایگاه خبری حوزه
شناخت مبانی اقتصادی اسلامی نیز هموار در دوران نهضت محل سوال مکرر خبرنگاران خارجی و داخلی بود. با کمال تاسف کتاب اقتصاد اسلامی علامه شهید مطهری علیرغم تایید تمام آثار ایشان توسط امام خمینی هنوز به زینت طبع آراسته نشده یا فورا پس از چاپ جمع آوری شده است.
در شناخت مبانی اقتصادی نهضت مردم ایران اصل ۴۴ اساسی به روشنی گویای مطالب زیادی است که البته باید دید با سیاست های کلی اصل ۴۴ در عمل چقدر همخوانی دارد؟
درباره ضرورت آزادی افکار و عقاید و لزوم شناخت بی پیرایه از مکاتب فکری نیز همین بس که طبق نظر علامه مطهری باید مارکسیستها در دانشگاه الهیات ما مارکسیسم تدریس کنند!!! آنجا که استاد میفرمایند: «من در این دانشکده، چند سال پیش نامهای نوشتم به شورای دانشکده و در آن تذکر دادم؛ یگانه دانشکدهای که صلاحیت دارد یک کرسی را اختصاص بدهد به مارکسیسم همین دانشکدهی الهیات است؛ ولی نه اینکه مارکسیسم را یک استاد مسلمان تدریس کند، بلکه استادی که واقعاً مارکسیسم را شناخته باشد و به آن مؤمن باشد و خصوصاً بهخدااعتقادنداشتهباشد میبایست به هر قیمتی شده از چنان فردی دعوت کرد تا در این دانشکده مسائل مارکسیسم را تدریس کند"
جان سخنم اینست که مردم ایران در طول نهضت انقلابی خود همواره استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را فریاد زدند. لذا نباید آزادی خواهی و عدالت خواهی مردم را از این مثلث حذف کرد. چرا که در فقدان آزادی جایی برای دفاع از محرومین نیز باقی نمی ماند.
طبق اصل نهم قانون اساسی «در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.»
همچنین استقلال خواهی مردم ایران به هیچ وجه به معنای انزوا یا جدایی از نظام بین الملل نبوده و شعار نه شرقی نه غربی را به خوبی می توان از روش دکتر مصدق در نهضت ملی شدن صنعت نفت استنباط کرد. موازنه منفی ضد استکباری دکتر مصدق نه تنها بر پایه انزوا نبود بلکه بر استفاده از دادگاه های نظام بین المللی برای محکوم کردن استکبار تکیه داشت. ضمنا همان قدر که ضد غربی بود ضد شرقی هم بود و به یک طرف غش نمیکرد.
رجوع به اصول متعدد قانون اساسی در دفاع از حقوق اساسی ملت اعم از اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، آزادی بیان، آزادی احزاب و تجمعات، منع سانسور، اصل برائت و.... نیز بسیار راهگشاست.
طبق اصل سوم قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد:
ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.
بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینههای با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر.
آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.
تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینههای علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان.
طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.
محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی.
تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی.
ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور.
تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.
پیریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.
تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها.
تأمین حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.
توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم.
تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان.
طبق اصول ۲۴ تا ۲۷ قانون اساسی:
نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین میکند.
بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون.
احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.
تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.
قانون اساسی برآمده از نهضت مردم ایران که از مشروطه آغاز شد و در بهمن ۵۷ به تاسیس جمهوری اسلامی منجر شد تاکید می کند آزادی های مشروع مردم را حتی با وضع قانون و حتی به بهانه حفظ اسنقلال کشور نمی توان محدود کرد و تبعیض، سانسور، تفتیش عقاید، شنود مکالمات مردم و ... در نظام اسلامی جایی ندارد.
اصل یکصد و هفتاد و پنجم قانون اساسی مقرر داشته است در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد.
همچنین در مورد رفع تبعیض از آحاد ملت بخصوص کودکان و آینده سازان ملت همین بس که طبق اصل سی ام قانون اساسی دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور بهطور رایگان گسترش دهد.
سخن از این دست بسیار است و مطلب کوتاه؛ اما باید دید امروز در طلیعه چهل و یکمین سالگرد تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، فاصله بایدها و واقعیت ها که وجدان های بیدار را آزار می دهد چقدر است و چگونه باید این فاصله ها را کم کرد؟