شهرمن- منِ پاپَتي-
گاهي خودم هم نمي دانم خوابم؟ يا بيدارم؟ مي پرسيد مگر مي شود؟ بله حالا که شده. مثلا تا همين دو سه سال پيش مدير اداره کاشت، داشت، برداشت، برد و خورد، از برنج کاري در شهرستان صحنه حمايت مي کرد و وقتي از طعم خوش برنج صحنه اي حرف مي زد آب در دهانش جمع مي شد. چند ماه بعد مدير اداره پس انداز آب اينقدر از ضربه هاي مهلک برنج کاري به آب و خاک اين ديار گفت که احساس کردم حرف هاي مدير اداره کاشت، داشت... را در خواب ديده ام. سرتان را به درد نياورم اين موضوع به اندازه انگشتان دستم تا اکنون تکرار شده و آخرش من نفهميدم خوابم؟ يا بيدارم؟
امروز که خبرها را مي خواندم ناگهان خبري ديدم که در آن آقاي دادستان شهرستان صحنه گفته کاشت برنج ممنوع است و هرکس بکارد حسابش با کرام الکاتبين است! گرچه پاپتي هستم و دويدنم کمي سخت است، اما گفتم تا بيدارم وسط اين مجادله ها بدوم و وساطتي کنم شايد که مشکل حل شود. آقاي دادستان مگر خدا را خوش مي آيد دل کسي را بشکنيد؟ اين تنگ نظريها از من پاپتي بعيد نيست ولي از شما بزرگان بعيد است. مگر نمي دانيد کرمانشاهي ها از قديم به مهمان نوازي مشهور هستند و حتي حاضرند فرش زير پايشان را براي مهمان حراج کنند. اين برنج کارها هم اغلب مهمانند. حالا مهمان عزيزي از اصفهان و همدان و چند شهر ديگر تشريف آوردهاند و در زمينهاي کشاورزي نامرغوب اين استان گل و بلبل مشغول کار خودشان هستند و برنج ميکارند. بندگان خدا از صبح تا شام براي چندرغاز جان ميکنند و آخر کار هم کمي از اين درآمد ناچيز را به کشاورزان زحمتکش کرمانشاهي ميدهند که ديگر حال کشت و زرع ندارند و ريههايشان از هواي تازه طبيعت جوش ميزند! مگر مقصر آنها هستند که ما آب نداريم؟ کشاورز باحال کم داريم؟ مسئول دلسوز و باهوش هم بيش از حد مجاز داريم! مردم سربه لاکي داريم؟ آخر اين کشاورزان بخت برگشته که برخي شان پايشان به سياست هم باز شده و وقت سر خاراندن هم ندارند از دست شما چه خاکي بر سرشان بريزند؟ ذرت ميکارند صدايتان درميآيد! خشخاش ميکارند، واويلا ميشود! برنج مي کارند زيراب شان را ميزنند. باور کنيد يکي از مسئولان مربوطه در جايي تعريف مي کرد برنج شاليزارهاي کرمانشاه خيلي خوشمزه و مرغوب است! آنها که مسئوليت دارند خودشان خوشند، کشاورز هم که راضي است. بياييد دست به دست هم دهيم به مهر و بگذاريم آنقدر محصولات آبدوست در اينجا کشت شود و چاههاي غيرمجاز حفر شود که کرمانشاه به کويري بي آب و علف تبديل شود. از آب و هواي خوش که خيري نديديم شايد صنعت گردشگريمان با جذب کويرگردان رونقي بگيرد.
آقاي دادستان واقعاً پيگير ماجراي کشت برنج هستيد يا من دوباره خواب ديده ام؟